دیوار کوتاه

ساخت وبلاگ

حالم خیلی بده. از همه چی  سر مهرداد خایش کردم. البته اون خیلی بهم دلداری داد و وقتی کمی بهتر شدم یعنی دیگه گریه نمی کردم بهم پیام داد که بهتری؟گفتم آره گفت خودم حس کردم. وقتی حالت خوب نیست دقیقا حس می کنم وقتی هم بهتر میشی باز حسش می کنم. ولی منم هی غر زدم از زمین و آسمون گله کردم. واقعا حق داشتم. آخه جرا تو این جامعه هستم با اینهمه طادم احمق و اینهمه محدودیت برا زن؟ چرا من نمی تونم برم مسافرت در حالی که دلم داره می ترکه! منم راستش رو گفتم  گفتم واقعیتش اصلا دوست ندارم بیای. دلم برت تنگ شده ولی دلم نمیخواد بیای. چون حال و حوصله ی مهمونی رفتن و پاسور بازیای شما و پارک صخره ای خیلی تکراری و حال بهم زن و بوس و بغلا و فامیل بازیا و تعارف بازی و ....رو ندارم. اونم گفت پس حال چی زو داری؟ گفتم هیچ کس و هیچی فقط دلم کلاه حصیری میحواد و دشت. شبت بخیر گفت و رفت. دلخور شد. می دونم. .... ولی منم دل دارم. منم دلخور میشم از همه و از اینوه یه خواسته ی خیلی کوچیک و بی ارزش دارم ولی به خاطر عقب موندگی جامعه براورده نمیشه. اما همین سفر کوچیک حالم رو خوب می کنه..... دلم نمیخواد بیشتر بگم. بیشتر بغض میکنم و بیشتر کفر میگم و بیشار دلم میگیره و... 

فرزند صالح گلی از گلهای بهشت است!...
ما را در سایت فرزند صالح گلی از گلهای بهشت است! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5setarehaaa8 بازدید : 38 تاريخ : چهارشنبه 8 فروردين 1397 ساعت: 5:34