آشغال

ساخت وبلاگ
باید خجالت بکشم و برم بمیرم اگر بگم دلم واسه احسان تنگ شده.... کلی به خودم فحش میدم و بد و بیرا میگم که عقل داشته باش خودت فراموشش کردی دوباره نذار زنده شه. اما همین فکرا دیوونم میکنه. اینکه همش یه جنگ تو ذهنت باشه. یه جنگ لعنتی که اتگار تمومی نداره.یکی بره رو منبر تو مخت و داد بزنه و نصیحت کنه اونیکی خفه خون بگیره و نگاهش کنه اما با وجود حرف نزدنش باز نصف بیشتر مغزت رو اشغال کرده بعضی وقتا دلم واسه مغز بیجارم میسوزه

پ.ن.دیشب تا صبح کلی خواب بد دیدم. همش هم تقصیر مهرداد بود. وقتی به زور مجبورت می کنه کاری رو تو اون موقعیت دلت نمی خواد انجام بدی حالا به هر دلیلی  کسی که بغلم بود رو نمیشناختم. فقز کسی تو بغلم داشت تند تند تو گردنم نفس می کشید و با دو دقیقه کار خودش رو راه انداخت اما همون دو دقیقه خیلی بیشتر از اونی که فکرشو کنم طول کشید. اونقدر دلم گرفت که از دیشب تا حالا بغضم داره خفم می کنه. دلم میخواست کسی بغلم کنع اما دیگه نگفتم به مهرداد که دلم گرفته...

فرزند صالح گلی از گلهای بهشت است!...
ما را در سایت فرزند صالح گلی از گلهای بهشت است! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5setarehaaa8 بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 8 فروردين 1397 ساعت: 5:34