پ.ن.دیشب تا صبح کلی خواب بد دیدم. همش هم تقصیر مهرداد بود. وقتی به زور مجبورت می کنه کاری رو تو اون موقعیت دلت نمی خواد انجام بدی حالا به هر دلیلی کسی که بغلم بود رو نمیشناختم. فقز کسی تو بغلم داشت تند تند تو گردنم نفس می کشید و با دو دقیقه کار خودش رو راه انداخت اما همون دو دقیقه خیلی بیشتر از اونی که فکرشو کنم طول کشید. اونقدر دلم گرفت که از دیشب تا حالا بغضم داره خفم می کنه. دلم میخواست کسی بغلم کنع اما دیگه نگفتم به مهرداد که دلم گرفته...
فرزند صالح گلی از گلهای بهشت است!...برچسب : نویسنده : 5setarehaaa8 بازدید : 42